دیشب سومین شبی بود که نخوابیدم. دیشب هم از درد بی خیال کلرجیمن شدم. سه روزه که عقلم درد میکنه! از عقلی که بعد از 21 سال و اندی تازه یادش میاد که باید سبز بشه، چیزی بیش از این نمیشه انتظار داشت. ولی خب همین روزا این عقل کوچولو رو میکشم تا از خیرش راحت شم. حالا این ها بماند.
تقریبا تصمیم گرفتم که فردا شب برم «میم مثل مادر» رو ببینم. از آقایون کسی پایه هست که وقتش رو داشته باشه فردا بریم؟ گفتم با هم بریم هم بهتره، هم این که ... خب بهتره دیگه!... آهان میتونیم در موردش صحبتکی هم بکنیم. هان؟